سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زازران

به نام آفریننده قلم...

سلام،

امیدوارم وقت
بگذارید و تا آخرش
بخونید!

قصدم از نوشتن این چند خط کوتاه
نه خدایی نکرده تخریب کسی بود و نه دفاع از کسی،م
ن نه به عنوان
سخنگوی نشریه ای  و نه از جانب حزب و گروهی صحبت میکنم
،
بلکه فقط به دلیل اینکه احساس کردم کمی جفا
شده وبر حسب تکلیف اینها رو نوشتم،اینها همه نظر شخصی من بوده ....
همین... 

پس امیدوارم اشتباه برداشت نکنید..
1) کار در عرصه فرهنگی کار خیلی سختیه و اینو همه میدونند مخصوصا کسانی که خودشون دستی توی این کار داشته باشن!

وقتی کاری که با هزار خون دل خوردن،با پشتکار افراد یه گروه انجام شده، به راحتی کاغذ پاره خونده میشه ، این کار نه در اخلاق جایگاهی داره نه در منظر عقل،بعید میدونم حتی اگه در مورد سطحی ترین مسائل هم نوشته شده بود،حتی چیپ ترین مطالب رو هم داشته باشه، به هیچ وجه و در هیچ جایگاهی حق نداریم اینطور اظهار نظر کنیم،صِرف مخالف بودنمون با بعضی از رویه های نادرست این حق رو به ما نمیده که بخایم همه چیز رو زیر سوال ببریم..گاهی منصفانه باید نگاه کرد،احتمال اینکه همه اشتباه میکنند رو کنار بگذاریم و گاهی به این فکر کنیم که ما هم اشتباه میکنیم!

پیشنهاد میکنم اگه وقت کردین یه نگاه مجددی به نشریه ها بندازیم،2تا که بیشتر نیست.یه گاهنامه انتظار و یه گاهنامه سفیر!

همون انتظاری که برای خیلی ها شده یه دفترچه ساده ،خیلی ها میخونند، درسته نسبت مطالب مذهبی به غیر مذهبی بیشتره ولی نباید فراموش کنیم که غالب افرادی که در این روستا/شهر زندگی میکنند افراد مذهبی و خانواده های مذهبی هستند،که عمدتا این مطالب رو میپسندند.اینکه در این گاهنامه ها نقص هایی وجود داره شکی نیست،هیچکسی هم مدعی بی عیب ونقص بودن نیست اما این که به راحتی نیمه خالی لیوان رو نگاه کنیم ،یعنی تمام زحمت های اونا رو نادیده گرفتیم و آیا این ظلم نیست؟؟

یادمه پردیس که مشهور شده بود به "روزنامه ی برره" و عده ای هم از سر نادونی ما رو مسخره میکردن و میگفتن "جوونای علاف بیکار" اون موقع ها عزممون جزم بود،هر چند ناراحت میشدیم ولی امیدوار به آینده بودیم و ادامه میدادیم،اون موقع اونا رو یه عده ای تنگ نظر میشناختیم ولی امروز چی؟؟؟ امروز هم میتونم به راحتی این رو به منتقدین نشریات فرهنگی نسبت بدیم؟؟؟؟؟؟ یا شاید تازه باید به این فکر کنیم که ممکنه بعضی هم درست بگند؟؟؟ البته بعد از گذشت سالها کمی نظرمون در این باره باید تغییر کرده باشه..

2)از نشریات زرد صحبت به میون اومد،بهتردیدم در مورد نشریات زرد کمی بیشتر تحقیق کنم.
 نشریات زرد نشریاتی رو میگن که با بهانه اطلاع رسانی سوار بر امواج افکار عمومی میشن و  جیبشون رو پر میکنند، اینگونه نشریات به زبانی ساده و بی تکلف هستند که باعث میشه به راحتی با همه اقشار جامعه ارتباط برقرار کنه،این نشریات به بهانه ی مختلف با تیتر های کذایی و غلو آمیز باعث تحریک افراد برای خرید میشن .عمده ی مخاطبنیشون هم جوونا هستند.البته به نظر برخی این نشریات آسیبهای اجتماعی زیادی رو تحمیل میکنه ..

 میتونید یه سری به ویکی پدیا هم بزنید ببنید درباره ی نشریات زرد و خبرنگاری زرد چی میگه؟

 شاید لازم باشه بیشتر تحقیق کنیم ببینیم نشریات زرد هدفشون چیه؟ بعد محض رضای خدا! یه بار مطالب نشریات زازرون رو بخونیم! و بعد از به این راحتی قضاوت نکنیم و هر حرفی رو اینقدر با اطمینان نزنیم!

آیا نشریه ای مثه انتظار یا سفیر در دسته ی نشریات زرد قرار میگیرن یا نه؟؟؟؟؟

-----------------------
این مسائل کلی بود اما خطاب آخری هم به دوست عزیز خودم م.شیخی
نفست از جای گرم در میاد اخوی!
نشستی بیرون هی میگی این غلطه این درسته،
برادر من این که درست نیست، باید عمل کرد،پای حرف که باشه همه هفت خان رو طی میکنند اما پای عمل....
ما توی طول این سالها خیلی درگیر این مسائل بودیم، اگه کسی بودی که این کارها رو درک نمیکردی میگفتم طوری نیست،اینم یکی مثه اونای دیگه! ،ولی وقتی میدونم که خودت سختیه کار رو درک کردی ولی تو هم مثه یه عده ای نظر میدی ،یه کم ناخرسند میشم.
این که میگی این نشریات دست یه دکترای ادبیات میره آیا دلیل خوبیه برای زیر سوال بردن این کارا؟
اینا که مجله ادبی چاپ نمیکنند؟ قرار نیست مجله و نشریات در چارچوب یک سری قوانین ریز و ظریف ادبیات محصور باشه، به این ترتیب وبا توجه به این قانون دیگه نباید جرات چاپ کردن هیچ کاریکاتوری رو داشته باشند،چون یه کاریکاتوریست بزرگ میبینه، یا  با ادبیات خودمونی ننویسند چون ممکنه ...
این استدلال ها رو از تو عطاری شیخ رسول میاری،والا نمیدونم؟(این یه ضرب المثل جدیده!)
 این که نمیشه،املای نانوشته رو که کسی نمره نمیده ،باید نوشت،باید انجام داد.
این که ما با مذهب و دین و بچه مذهبی ها و بقیه مشکل داریم دلیل نمیشه که همه از اینا بدشون بیاد، خیلی ها هم علاقه به این مسائل دارن،
اینکه ما با یه نفر ،نه دونفر ،نه چند نفر مذهبی مشکل داریم که نباید همه ی مذهب و دین رو زیر سوال ببریم،مجال گفتن خیلی حرفا نیست،
در پایان از اینکه پرحرفی کردم عذر میخام ،(فردا نگین این دوتا با هم دشمنند) اما خواستم یه طرفه به قاضی نریم..

------------------------------------------------------------------------

بعد
نوشت:

نمیخام این بحثها ادامه پیدا کنه،چون بقیه حوصله خوندن ندارن
،البته من هیچوقت با تو به تفاهم نمیرسم و مجبوریم هردوتامون مجرد بمونیم!
امیدوارم
از دستم ناراحت نشده باشی...

نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/4/28 توسط محمد یزدانی
قالب وبلاگ